کد مطلب:140524 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:137

واقعه منزل موصل
چون لشگر ابن زیاد در اثنای راه خود به نزدیك موصل رسیدند كس به امیر موصل فرستادند و پیغام دادند كه شهر را بیارای و به استقبال ما بیرون آی و طبقهای زر و سیم مهیا ساز تا بر ما نثار كنی به آمدن ما در منزل تو و نیز افتخار بر تمام حكام دیار كن زیرا كه سر حسین بن علی علیه السلام و برادران و یاران او همراه است و اهل بیت او را نیز از خانم و كنیز با دیده های اشگ ریز می آوریم والسلام عماد الدوله كه حاكم موصل بود اهل شهر را جمع كرد و صورت حال را با ایشان در میان آورد گفت ای قوم زنهار باین سخن تن ندهید و بدین نصیحت همداستان نباشید اصلا نه استقبال كنید و نه این جماعت را به شهر خود راه بدهید زیرا این كار برای شما عار و شكست است.

رعایا گفتند:

ای امیر خدا تو را خیر دهد، تو همیشه به رعایا مهربان بوده و هستی آنچه فرمائی اطاعت می كنیم، پس موصلیان آب و آذوقه فرستادند و پیغام دادند آمدن شما به شهر ما مصلحت نیست این آذوقه را بگیرید و هر كجا كه می خواهید بروید، آن جماعت از این جواب در خشم شدند از پشت شهر انداختند جائی كه در یك فرسخی شهر واقع بود فرود آمدند سر مطهر منور امام علیه السلام را از نیزه فرود آوردند و در آنجا سنگ بزرگی بود روی آن سنگ نهادند قطره خونی از سر مبارك بر آن سنگ چكید و آن خون در میان سنگ نهان شد هر سال روز عاشوراء از آن سنگ خون تازه می جوشید، مردمان اطراف و اكناف و نواحی می آمدند و دور آن سنگ حلقه ماتم می زدند و به مراسم عزاداری مشغول می شدند و به همین


منوال بود تا زمان عبدالملك مروان علیه اللعنة و العذاب كه آن سنگ را از آن مقام برداشتند و دیگر كسی از آن سنگ نشانی پیدا نكرد و لیكن اهل موصل در آن موضع قبه و بارگاهی ساختند و او را مشهد النقطه نام نهادند هر سال كه ماه محرم می شود مردم در آنجا آمده و مراسم عزاء بجای می آورند.

صاحب روضة الشهداء می نویسد:

چون اهل موصل لشگر ابن زیاد را به شهر خود راه ندادند شمر لعین با تابعان خود در بیرون شهر شب را منزل كردند صبح رو به شهر نصیبین نهادند.